inherence or rency

ɪnhiɹəns ɔɹ ɹensi


فارسی

1 عمومی:: چسبیدگی‌، لزوم‌ذاتی‌، ذاتی‌بودن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code